گیاهانی که در قرآن از آن یاد شده!
پارهای از اعضای پیكره شكوهمند طبیعت همچون درخت، جنگل و مرتع و به طور كلی گیاهان نقش حساستری در زندگی انسان دارند. اگر پوشش گیاهی از بین برود، زندگی آدمی نیز رو به نابودی می رود.
گیاهان در قرآن
خرما (رطب) درخت خرما (نخل)
کلمه نخل، نخله و نخیل در بیست آیه از قرآن آمده است. در هشت آیه نخل به تنهایی ذکر شده و در دوازده آیه دیگر در جمع میوه هایی مانند زیتون، انار و انگور ذکر گردیده است.
افزون بر کلمه نخل، نام نوعی خاص از درخت خرما به نام «لینة» در سوره حشر آمده است. (1) از رطب نیز در سوره مریم یاد شده است. (2)
واژه «قطمیر» به معنای چیز بی اهمیت كه در لغت به معنای پوست نازك بین خرما و هسته آن است، دو بار، (3) واژه «نوی» به معنای هسته هر میوهای از جمله خرماست، (4) كلمه «عرجون» به معنای چوب هلالی شكل خرما كه خشك شده و به شكل داس درآمده (5) و نیز واژه «مسد» به معنای لیف خرما (6) از دیگر واژههای در ارتباط با خرماست كه در قرآن به كار برده شده است.
نوشیدنی درست شده از خرما را نیز قرآن رزق نیكو نامیده (7) و آدمیان را به اندیشه در خوشههای به هم چیده خرما و گوناگونی انواع آن فرا خوانده (8) و از آنان خواسته است از اسراف و زیاده روی بپرهیزند. (9)
همچنین باغ های سرسبز خرما را از آیات الهی به شمار آورده (10) و خرما را میوه بهشتی معرفی كرده است. (11)
خیار (قثاء)
خداوند در ماجرای بنی اسرائیل كه به یك غذا قناعت نكردند، از خیار یاد كرده است. (12)
ریحان
قرآن دو بار از آن یاد كرده است: یك بار در شمار نعمتهای الهی در دنیا (13) و دیگر بار به عنوان نعمت بهشتی كه به مقربان داده میشود. (14)
علامه طباطبایی مینویسد: ریحان در این آیه به معنای رزق و روزی است و گفته شده مقصود، گیاه خوشبوی بهشتی است كه به سراغ چنین انسانی می آوردند و او پس از استشمام آن جان میدهد. (15)
زقوم
درختی در دوزخ است كه قرآن سه بار از آن یاد كرده و میوههای آن را به سر شیاطین تشبیه كرده (16) و آن را غذای گنهكاران معرفی كرده است كه همانند مس درون شكمها میجوشد. (17)
این درخت از اعماق جهنم میروید (18) كه گمراهان و تكذیب كنندگان شكم خود را از آن انباشته میكنند. (19)
زنجبیل
یك بار از آن یاد شده و آن را آمیزه نوشیدنی بهشتیان معرفی كرده است. (20)
دهخدا ضمن اینكه زنجبیل را چشمه بهشتی معرفی میكند، آن را به شراب نیز ترجمه و نیز بیان میكند زنجبیل ریشه گیاهی معروف است كه در مازندران، عمان، یمن و هندوستان یافت شده و بوی آن معطر و مطبوع بوده و طعمش گرم است. (21)
گیاهان در قرآن
خرما (رطب) درخت خرما (نخل)
کلمه نخل، نخله و نخیل در بیست آیه از قرآن آمده است. در هشت آیه نخل به تنهایی ذکر شده و در دوازده آیه دیگر در جمع میوه هایی مانند زیتون، انار و انگور ذکر گردیده است.
افزون بر کلمه نخل، نام نوعی خاص از درخت خرما به نام «لینة» در سوره حشر آمده است. (1) از رطب نیز در سوره مریم یاد شده است. (2)
واژه «قطمیر» به معنای چیز بی اهمیت كه در لغت به معنای پوست نازك بین خرما و هسته آن است، دو بار، (3) واژه «نوی» به معنای هسته هر میوهای از جمله خرماست، (4) كلمه «عرجون» به معنای چوب هلالی شكل خرما كه خشك شده و به شكل داس درآمده (5) و نیز واژه «مسد» به معنای لیف خرما (6) از دیگر واژههای در ارتباط با خرماست كه در قرآن به كار برده شده است.
نوشیدنی درست شده از خرما را نیز قرآن رزق نیكو نامیده (7) و آدمیان را به اندیشه در خوشههای به هم چیده خرما و گوناگونی انواع آن فرا خوانده (8) و از آنان خواسته است از اسراف و زیاده روی بپرهیزند. (9)
همچنین باغ های سرسبز خرما را از آیات الهی به شمار آورده (10) و خرما را میوه بهشتی معرفی كرده است. (11)
خیار (قثاء)
خداوند در ماجرای بنی اسرائیل كه به یك غذا قناعت نكردند، از خیار یاد كرده است. (12)
ریحان
قرآن دو بار از آن یاد كرده است: یك بار در شمار نعمتهای الهی در دنیا (13) و دیگر بار به عنوان نعمت بهشتی كه به مقربان داده میشود. (14)
علامه طباطبایی مینویسد: ریحان در این آیه به معنای رزق و روزی است و گفته شده مقصود، گیاه خوشبوی بهشتی است كه به سراغ چنین انسانی می آوردند و او پس از استشمام آن جان میدهد. (15)
زقوم
درختی در دوزخ است كه قرآن سه بار از آن یاد كرده و میوههای آن را به سر شیاطین تشبیه كرده (16) و آن را غذای گنهكاران معرفی كرده است كه همانند مس درون شكمها میجوشد. (17)
این درخت از اعماق جهنم میروید (18) كه گمراهان و تكذیب كنندگان شكم خود را از آن انباشته میكنند. (19)
زنجبیل
یك بار از آن یاد شده و آن را آمیزه نوشیدنی بهشتیان معرفی كرده است. (20)
دهخدا ضمن اینكه زنجبیل را چشمه بهشتی معرفی میكند، آن را به شراب نیز ترجمه و نیز بیان میكند زنجبیل ریشه گیاهی معروف است كه در مازندران، عمان، یمن و هندوستان یافت شده و بوی آن معطر و مطبوع بوده و طعمش گرم است. (21)
زیتون
شش بار در قرآن به كار رفته است. یك بار غیر مستقیم به درختی اشاره شده كه در كوه سینا میروید و روغن میدهد. (22)
نام این درخت دو بار به تنهایی و پنج بار همراه با دیگر میوهها همچون خرما، انار، انگور و انجیر به كار رفته است.
قرآن رویش زیتون را از نشانههای خداوندی معرفی كرده (23) و درخت زیتون مبارك دانسته شده (24) و به آن سوگند یاد شده است.(25)
سدر
قرآن چهار بار از این واژه و نیز واژه سدرة استفاده كرده است. یك بار در بیان سرگذشت قوم سبأ كه در اثر ناسپاسی باغ هایشان نابود شد و تنها مقداری سدر برایشان باقی ماند. (26)
دیگر بار سخن از بهشت و بهشتیان است كه در سایه درخت سدر در بهشت قرار میگیرند (27) و دو بار نیز در سدرة المنتهی آمده است. (28)
سیر(فوم)
در ماجرای بنیاسرائیل و درخواستشان از حضرت موسی از آن یاد شده است.(29)
طوبی
یك بار در قرآن بیان شده است كه بهشتیان از آن بهرهمندند. (30)
اگرچه طوبی به معنای بهترین یا پاكیزه ترین میباشد و شاید مفهوم آن این است كه بهشتیان از بهترین و پاكیزه ترین نعمتها، دوستان، زندگی و بهترین الطاف الهی برخوردارند.
عدس
در ماجرای بنیاسرائیل از آن یاد شده است.(31)
كدو (یقطین)
در ماجرای نجات حضرت یونس(علیه السلام) از شكم ماهی از آن نام برده شده كه پس از بیرون آمدن از شكم ماهی، بر فراز سرش بوته كدویی رویاند تا از تابش آفتاب در امان باشد. (32)
گز(أثل)
یك بار در قرآن و در ماجرای قوم سبأ آمده كه پس از سیل ویرانگر از باغهای با طراوت آنان جز مشتی گیاه تلخ و اندكی گز و سدر نماند. (33)
مسواك(خمط)
یك بار در قرآن آمده است. فاروقی مینویسد: در ماجرای سیل قوم سبأ كه باغهایشان نابود شد، تنها درختان تنومند اراك یا مسواك(خمط) و گز(اثل) و سدر (سدر لبنانی) باقی ماند.
برخی خمط را گیاهی با میوههای تلخ و برخی درخت مسواك معرفی كردهاند. (34)
موز(طلح)
یك بار در قرآن آمده و بیان شده كه بهشتیان از درخت موزی كه میوهاش بر یكدیگر چیده شده، برخوردارند. (35)
شش بار در قرآن به كار رفته است. یك بار غیر مستقیم به درختی اشاره شده كه در كوه سینا میروید و روغن میدهد. (22)
نام این درخت دو بار به تنهایی و پنج بار همراه با دیگر میوهها همچون خرما، انار، انگور و انجیر به كار رفته است.
قرآن رویش زیتون را از نشانههای خداوندی معرفی كرده (23) و درخت زیتون مبارك دانسته شده (24) و به آن سوگند یاد شده است.(25)
سدر
قرآن چهار بار از این واژه و نیز واژه سدرة استفاده كرده است. یك بار در بیان سرگذشت قوم سبأ كه در اثر ناسپاسی باغ هایشان نابود شد و تنها مقداری سدر برایشان باقی ماند. (26)
دیگر بار سخن از بهشت و بهشتیان است كه در سایه درخت سدر در بهشت قرار میگیرند (27) و دو بار نیز در سدرة المنتهی آمده است. (28)
سیر(فوم)
در ماجرای بنیاسرائیل و درخواستشان از حضرت موسی از آن یاد شده است.(29)
طوبی
یك بار در قرآن بیان شده است كه بهشتیان از آن بهرهمندند. (30)
اگرچه طوبی به معنای بهترین یا پاكیزه ترین میباشد و شاید مفهوم آن این است كه بهشتیان از بهترین و پاكیزه ترین نعمتها، دوستان، زندگی و بهترین الطاف الهی برخوردارند.
عدس
در ماجرای بنیاسرائیل از آن یاد شده است.(31)
كدو (یقطین)
در ماجرای نجات حضرت یونس(علیه السلام) از شكم ماهی از آن نام برده شده كه پس از بیرون آمدن از شكم ماهی، بر فراز سرش بوته كدویی رویاند تا از تابش آفتاب در امان باشد. (32)
گز(أثل)
یك بار در قرآن و در ماجرای قوم سبأ آمده كه پس از سیل ویرانگر از باغهای با طراوت آنان جز مشتی گیاه تلخ و اندكی گز و سدر نماند. (33)
مسواك(خمط)
یك بار در قرآن آمده است. فاروقی مینویسد: در ماجرای سیل قوم سبأ كه باغهایشان نابود شد، تنها درختان تنومند اراك یا مسواك(خمط) و گز(اثل) و سدر (سدر لبنانی) باقی ماند.
برخی خمط را گیاهی با میوههای تلخ و برخی درخت مسواك معرفی كردهاند. (34)
موز(طلح)
یك بار در قرآن آمده و بیان شده كه بهشتیان از درخت موزی كه میوهاش بر یكدیگر چیده شده، برخوردارند. (35)
=========================
پینوشت:
1. حشر: 5.
2. مریم: 25.
3. فاطر: 13.
4. انعام: 95.
5. یس: 39.
6. مسد: 5.
7. نحل: 67.
8. رعد: 4؛ انعام: 99؛ ق: 10.
9. انعام: 141.
10. یس: 34.
11. الرحمن: 68.
12. بقره: 61.
13. الرحمن: 12.
14. واقعه: 89.
15. المیزان، ج19، ص 159.
16. صافات: 65.
17. دخان: 45 ـ 44.
18. صافات: 66.
19. واقعه: 53.
20. انسان: 17.
21. دهخدا، ذیل واژه زنجبیل.
22. مومنون: 20.
23. نحل: 11.
24. نور: 35.
25. ین: 1.
26. سبأ: 16.
27. واقعه: 28.
28. نجم: 16 ـ 14.
29. بقره: 61.
30. رعد: 29.
31. بقره: 61.
32. صافات: 146.
33. سبأ: 16.
34. گیاهان در قرآن، ص 67.
35. مجمعالبیان، ج4، ص 386.
تاریخ: سه شنبه 11 آذر 1393برچسب:گیاهانی که در قرآن از آن یاد شده! ,
ارسال توسط علیرضا مرادی , عشق خدائی
آخرین مطالب